- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«عزالدین جوان سخت بیمار است. ظاهرا به حصبه مبتلا شده است. پزشکان اما بیماریاش را اشتباه تشخیص میدهند. بیماری آنقدر تشدید میشود که دیگر نمیتواند از جایش برخیزد. امام(ره) در کلاس درس متوجه میشود که یکی از شاگردانش غایب است. وقتی به اطلاعش میرسانند که شاگردش بیمار است راهی حجره او میشود. خودش آن روز را اینگونه تعریف میکند: «وقتی امام(ره) به عیادتم آمدند و دیدند حال مساعدی ندارم، دستور دادند رختخواب مرتبی را از منزل خودشان به حجرهام بیاورند. در آن شرایط گاهی حتی از درد، بیحال میشدم. چشمانم را که باز میکردم، میدیدم امام(ره) بالای سر من نشستهاند و داروهای مرا به من یادآوری میکنند...»
این برش کوتاهی از زندگی مرحوم آیتا... سید عزالدین حسینیزنجانی است. یکی از شخصیتهای بینظیر دوران معاصر که سبک زندگیاش برای جامعه امروزی ما میتواند الگویی مناسب از نظر رفتار، گفتار و منش قرار بگیرد. 24 اردیبهشت، سالروز درگذشت این عالم وارسته است. به همین مناسبت در پرونده امروز به سراغ چند نفر از افرادی رفتیم که در بخشی از زندگیشان توفیق ارتباط با این مرجع عالیقدر را داشتهاند و از این افراد خواستیم تا از سبک زندگی و اندیشههای ناب آیتا... سید عزالدین زنجانی، بیشتر برایمان بگویند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حدود 27 روز از پایان مهلت انتقال کارخانه تولید کاغذ پاژ وتعطیلی آن به دلیل انتشار بوی نامطبوع ونارضایتی ساکنان شهرک مسکونی امام رضا (ع) شهر خرو می گذرد. این کارخانه طبق صورت جلسه شورای پیشگیری ازوقوع جرم قرار بود دربازه زمانی دو ساله منتهی به 28 فروردین امسال ازشهرک صنعتی خیام در مجاورت شهر خرو به شهرک صنعتی بینالود منتقل شود اما تاپایان مهلت دو ساله این انتقال انجام نشد وکارخانه تعطیل شد و 130 نیروی کار نیز بیکار شدند. دراین گزارش درگفت وگو با مدیرکارخانه ومسئولان به دلایل انتقال نیافتن کارخانه در بازه زمانی مقرر می پردازیم .
دلایل انتقال نیافتن کارخانه به روایت مدیرعامل
امین ابراهیم زاده، مدیرعامل شرکت کاغذ پاژ در خصوص انتقال این کارخانه از شهرک صنعتی خیام به شهرک صنعتی بینالود گفت : انتقال این کارخانه به شهرک صنعتی بینالود قبلا به حدود 100 میلیارد تومان اعتبار نیاز داشته است اما هم اکنون و با توجه به تغییرات نرخ ارز به اعتباری حدود 400 میلیارد تومان نیاز دارد که این سهم باید با رضایت سرمایه گذار خارجی که شریک درکارخانه است، صورت گیرد که عملا تغییر مولفه های اقتصادی پروژه را از توجیه اقتصادی خارج کرده است. وی همچنین اظهار کرد: شرکت پردیس کاغذ پاژ قبل از تعطیلی به تولید روزانه 200 تن انواع کاغذ بسته بندی مشغول بوده که این مقدار بخش مهمی از نیازهای صنایع بسته بندی کشور را تامین می کرده و این ظرفیت به یک باره از بازار حذف شده است. مدیرعامل شرکت پردیس کاغذ پاژ خاطرنشان کرد: در شهرک صنعتی خیام بیش از ۴۰۰ واحد صنعتی-تولیدی مشغول فعالیت هستند که در ۲۰ واحد از این کارخانجات اعم از تولید روغن، لبنیات، کاغذ و شانه تخم مرغ با درجات مختلف اثرگذاری فرایند تولید و سیستم های تصفیه پساب همراه با ایجاد بو در فضای شهرک صنعتی خیام و محیط اطراف است.
وی تصریح می کند :شرکت پردیس کاغذ پاژ یکی از چند کارخانه متعلق به گروه صنعتی پردیس است که پس از دریافت مجوز های قانونی در سال 90 با مشارکت سرمایهگذار خارجی در شهرک صنعتی خیام نیشابور به بهره برداری رسید. به گزارش خراسان رضوی، دربازدید میدانی از شهرک صنعتی خیام کاملا مشخص است که کارشناسی لازم برای جانمایی این شهرک صورت نگرفته است چراکه فاصله این شهرک صنعتی در قسمتی از شهرک صنعتی به کمتر از50 متر از ساختمان های مسکونی مجاور می رسد وساختمان شورای اسلامی وشهرداری خرو تقریبا متصل به شهرک صنعتی خیام است. بوی ناشی از تولیدات موادغذایی وصنعتی به مشام می رسد چون در کارخانه پردیس کاغذ پاژ، کارگران مشغول جمع آوری وبارگیری مواد اولیه(ضایعات کاغذ) هستند.یکی از کارگران شرکت پردیس کاغذ پاژ مدعی شد: دستاوردتعطیلی کارخانه بیکاری کارگران کارخانه است. وی افزود:اکنون با۳۵سال سن واین که اکثر ما تحصیلات پایین داریم درصورت برقراری بیمه بیکاری بعد از اتمام دوران بیمه بیکاری چه کسی برای ما اشتغال ایجاد خواهد کرد؟
2 سال زمان داده شد تا کارگران بیکار نشوند
دادستان زبرخان نیز درباره انتقال کارخانه گفت: این کارخانه واحد تولید کاغذ ازبازیافت است و این موضوع به خاطر فرایندهای آن ذاتا ایجاد بوی نامطبوع می کند. همتی فر افزود: مردم شهر خرو از سال 91 نارضایتی های فراوانی ازاین موضوع داشته اند .وی ادامه داد: در پی نارضایتی های شدید از بوی بد این کارخانه و تجمعات مختلف دو سال قبل این موضوع را به شورای پیشگیری از وقوع جرم استان منتقل کردیم تا رسیدگی کنند و در جلسه ای که تمام مسئولان شهرستانی و استانی حضور داشتند با اصرار اعضای شورای شهر خرو با فرصت دو ساله به کارخانه برای جا به جایی موافقت کردند.
همتی فر اظهار کرد: این شرکت بر مبنای توافق صورت گرفته باید با حمایت دولت به مجموعه شهرک صنعتی بینالود این کارخانه را انتقال می دادند اما موفق نشدند کارخانه را در این دو سال انتقال دهند. خودشان اظهار می کردند که به خاطر تحریم ها موفق نشده اند ولی این ها فکر نمی کردند کارخانه تعطیل شود و گمان نمی کردند این مصوبات اجرایی شود.
دادستان بخش زبرخان شهرستان نیشابور بیان کرد: این فرصت دوساله 28 فروردین به اتمام رسید و کارخانه تعطیل شد، اگر ماهم اجرا نمی کردیم مردم خرو در آن جا تجمع می کردند.
مصوب شد کارگران را در سایر واحد های تولیدی زیر مجموعه شان به کار گیرند
وی خاطرنشان کرد: ما هیچ موقع نگفتیم تعطیل شود. همیشه گفته ایم باید انتقال یابد به همین دلیل دو سال فرصت دادیم تا از اشتغال حمایت کرده باشیم. در توافق صورت گرفته دو سال زمان داده شد تا کارگران بیکار نشوند ولی الان بهانه می آورند که آن جا راه نیفتاده است. در جلسه ای که در فرمانداری برگزار شد مصوب شد کارگران را در سایر واحد های تولیدی زیر مجموعه شان به کار گیرند اما این فرایند زمان برخواهد بود.همتی فر با بیان این که دیگر واحدی را به خاطر بو در شهرک صنعتی تعطیل نخواهیم کرد، افزود: بر حریم های واحدهای صنعتی و واحد های مسکونی نظارت کاملی صورت خواهد گرفت. فرماندار نیشابور نیز در این خصوص گفت: با پیگیری های صورت گرفته پس از دو سال شورای پیشگیری از وقوع جرم استان به دلیل تولید بوی نامطبوع حکم به تعطیلی این واحد داده است. سعید شیبانی افزود: با تعطیلی این واحد توسط دستگاه قضا و منتقل نکردن کارخانه در مهلت تعیین شده و عدم به کارگیری کارگران مطابق توافق اولیه کارگران بلاتکلیف مانده اند. وی بیان کرد: گرانی ارز دلیل ذکر شده برای این انتقال نیافتن بوده است. شیبانی با اشاره به تشکیل جلسه کارو کارگری شهرستان نیشابور با محوریت وضعیت کارخانه کاغذ پاژ با حضور مسئولان مربوط گفت: در این جلسه ضمن استماع وارائه نظرات اعضا حاضر در جلسه برای به کارگیری 130کارگر این واحد تاکید شد و طبق اعلام مدیران این واحد تعدادی از این کارگران در محل فعلی برای اتمام اقدامات مربوط و بقیه در سایر واحد های زیر مجموعه این گروه اقتصادی به کار گرفته خواهند شد.
در خصوص کارخانه کاغذ پاژ با استاندار صحبت کردم
نماینده مردم نیشابور و فیروزه در مجلس نیز درباره تعطیلی کارخانه کاغذ پاژ گفت: عمده سرمایه گذار کارخانه کاغذ پاژ چینی ها هستند. هاجر چنارانی افزود: در یک زمانی این کارخانه احداث شده و در سه نوبت کار می کرده ولی مردم همه ناراحتی هایی داشتند. وی ادامه داد: ما کمک کردیم زمین و سایر امکانات را در بینالود گرفتند ولی الان برای انتقال دادن وخرید برخی تجهیزات دیگر با توجه به شرایط تحریم و جهش قیمت ها نیاز به مساعدت است که در حال پیگیری آن هستیم. وی ادامه داد: با شکایت مردم و ورود دستگاه قضایی این کارخانه پلمب شده و اکنون مشکل و دغدغه ما بیکاری 130 کارگر آن مجموعه است.در این خصوص با استاندار صحبت کردم و به زودی جلسه ای در این خصوص تشکیل خواهیم داد تا کارخانه تنها در یک نوبت و نه سه نوبت به فعالیت خود ادامه دهد.
نوربخش، رئیس اداره محیط زیست نیشابور گفت: یکی از مشکلاتی که از ابتدا این کارخانه داشت این بود که مجوزی از محیط زیست برای فعالیت آن صادر نشده بود. پس از این که کارخانه ساخته شد و در آستانه بهره برداری بود، صنعت و معدن از ما استعلام گرفت.
لزوم حساسیت بیشتر برای رفع موانع تولید
با توجه به شرایط سخت اقتصادی فعلی واهمیت ایجاداشتغال در مناطق کم برخوردار ضروری است مسئولان با حساسیت بیشتری در کمک به رفع موانع انتقال این واحد تولیدی به شهرک صنعتی بینالود که قبلا هم جزو واحدهای موفق صنعتی بوده است اقدام کنند تا دراین زمینه مشکل 130 نفر از کارکنان بیکارشده این واحد صنعتی نیز رفع شود .
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری بابیان این که مجموع حقوق بازنشستگان کشوری در سال98 رشد ۲۴ تا ۴۰ درصدی می یابد، افزود: با ابلاغ جداول همسانسازی و افزایش حقوق بازنشستگان و موظفان صندوق بازنشستگی کشوری از سوی سازمان محترم برنامه و بودجه، این سازمان متعهد به تخصیص در مجموع 12.250 میلیارد تومان بابت افزایش سنواتی و همسانسازی برای سال ۹۸ شده است. به گزارش ایسنا، صالحی اعلام کرد: افزایش حقوقها ناشی از دو بخش افزایش سنواتی و همچنین همسانسازی است. وی درباره بخش اول یعنی افزایش سنواتی گفت: افزایش سنواتی حقوقها برابر با 18 درصد است. البته این افزایش به نحوی است که از ۴۴۰ هزار تومان کمتر نباشد.دکتر سیدمیعاد صالحی همچنین درباره همسانسازی گفت: علاوه بر افزایش سنواتی، مبلغی نیز بابت همسانسازی به حقوق بازنشستگان اضافه شده است.وی در جمع بندی این موضوع اظهار کرد: مجموع حقوق بازنشستگان عزیز رشد ۲۴ تا ۴۰ درصدی می یابد. بنابراین حقوق پایینترین گروههای شغلی تحت پوشش با ۳۰ سال خدمت به ۲۰ میلیون و ۹۸۵ هزار و ۸۸۰ ریال خواهد رسید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دومین جلسه رسیدگی به اتهامات متهمان پرونده موسوم به شرکت پدیده در دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اخلالگران در نظام اقتصادی کشور، دیروز به ریاست قاضی منصوری در مشهد برگزار شد.
به گزارش میزان به نقل از مرکز رسانه قوه قضاییه، پس از اعلام رسمیت دادگاه توسط قاضی منصوری و ارائه تذکرات لازم قانونی از سوی وی، رئیس دادگاه از نماینده ستاد تدبیر مستقر در استانداری خراسان رضوی، نماینده سازمان امور اراضی کشور و سازمان جهاد کشاورزی استان خراسان رضوی خواست تا به بیان مطالب خود بپردازند.
رعایت نکردن الزامات قانونی، بی توجهی به تذکرات قانونی صادر شده از سوی سازمانهای مسئول، دریافت نکردن کلیه مجوزهای لازم قانونی، رعایت نکردن حقوق سهام داران، تبلیغات گسترده و اغواگرانه که منجر به بروز مشکلات متعدد برای شهروندان و سهام داران شده، تمکین نکردن در برابر تعهدات داده شده، ارائه دلایل غیر واقعی و واهی برای توجیه اقدامات خلاف قانون، تغییر گسترده کاربری اراضی، رعایت نکردن حقوق بیت المال و... از جمله مواردی است که توسط نمایندگان ستاد تدبیر استانداری خراسان رضوی، سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی و سازمان امور اراضی کشور به عنوان بخشی از تخلفات متهمان پرونده شرکت پدیده شاندیز در صحن علنی دادگاه مطرح شد.
پس از بیان تخلفات متهمان توسط چند تن از نمایندگان ادارات و سازمانها، رئیس دادگاه از نماینده سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی و یکی از نمایندگان جمعی از شاکیان حاضر در جلسه خواست به بیان مطالب و شکایت خود بپردازند.
قاضی منصوری رئیس دادگاه در ادامه با اشاره به میزان تخلفات متهمان شرکت پدیده ضمن تقدیر از نمایندگان رسانهها در صحن علنی جلسه گفت: هیچ گونه محدودیتی برای شنیدن مطالب شاکیان و سهام داران وجود ندارد و همه سخنان را میشنویم.
پس از شنیدن سخنان چند تن دیگر از نمایندگان شاکیان در صحن علنی جلسه، حسابرس ویژه پرونده، به ارائه گزارشی از نحوه تخلفات مسئولان شرکت پدیده پرداخت.
در این هنگام قاضی منصوری با اشاره به تبلیغات گسترده رسانهها در خصوص این شرکت، از نماینده صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران خواست تا در راستای مطالب عنوان شده توسط نمایندگان شاکیان و سهام داران، توضیحات خود را ارائه کند.
اظهارات نماینده صدا و سیما
براین اساس نماینده صدا و سیما با تشریح روند پخش آگهیهای بازرگانی در صدا و سیما گفت: اقدامات این سازمان در این زمینه طبق قانون انجام و پس از صدور دستور توقف تبلیغات این شرکت توسط مقام قضایی، از طریق صدا و سیما، تبلیغات موصوف متوقف شده است. قاضی منصوری از دفتر دادگاه خواست تا لوایح و عریضههای همه شاکیانی را که به علت محدودیت فضا در صحن جلسه حضور ندارند، دریافت و ثبت کند تا برای حفظ حقوق سهام داران توسط دستگاه قضایی رسیدگی شود. پس از طرح شکایت چند تن دیگر از نمایندگان شاکیان و سهام داران درصحن علنی دادگاه، قاضی منصوری از مدیرعامل فعلی شرکت پدیده خواست تا شرایط فعلی این شرکت را تشریح کند.
نوسانات اقتصادی موجب شد امکان عمل به برخی تعهدات وجود نداشته باشد
براین اساس مدیرعامل فعلی شرکت پدیده گفت: پس از تغییرات مدیریتی و حضور در این شرکت، تلاش فراوانی برای برطرف شدن مشکلات موجود انجام شده است. در این مدت به دنبال کسب مجوزهای قانونی لازم و برطرف کردن موانع برای ادامه فعالیت پروژههای این شرکت بودیم.
ابوالفضل انتظاری افزود: بنابراین در این خصوص اقدامات خوبی انجام شده و اقدامات دیگری نیز در دست اجراست درعین حال نوسانات در حوزه اقتصادی موجب شد امکان عمل به برخی تعهدات وجود نداشته باشد. از سویی به دنبال شفاف سازی فعالیتها، داراییها و تعهدات شرکت پدیده بودیم هر چند تا رسیدن به شرایط ایده آل و استاندارد فاصله داریم.
قاضی منصوری با تذکر موارد قانونی لازم به حاضران، ادامه رسیدگی به اتهامات متهمان پرونده شرکت پدیده رابه صبح فردا (امروز) موکول کرد.
اولین جلسه رسیدگی به اتهامات متهمان پرونده موسوم به شرکت پدیده روز یک شنبه گذشته برگزار شد؛ در اولین جلسه رسیدگی به اتهامات متهمان پرونده موسوم به شرکت پدیده قاضی منصوری به روند رسیدگی به تخلفات متهمان این پرونده اشاره کرد و گفت: اکنون پرونده دارای ۲۲ متهم و بیش از ۱۰۰ جلد است و پیگیریهای قانونی در خصوص تخلفات احتمالی برخی مسئولان که در انجام وظایف خود قصور داشتهاند، مفتوح است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هنگامی که اسامی و شماره نفتکشهای منهدمشده اماراتی به تفکیک منتشر شد، برای اماراتی ها چاره ای نبود جز آن که گام به گام انفجارهای پیاپی در فجیره تاریخیترین بندر شیخ نشین امارات و«عروس پایانه های نفتی» این کشوررا تایید کنند.هرچندتاکنون هیچ کس مسئولیت این انفجارها را بر عهده نگرفته است و امارات نیز با سانسور خبری شدید از درز اطلاعات بیشتر از چند و چون ماجرا از جمله مکان دقیق حمله، نوع حمله، خسارات وارد شده مالی و جانی و ... جلوگیری میکند. یادداشت حاضر به دنبال پاسخگویی به این پرسشهاست که این حادثه ممکن است توسط چه کسانی و با چه انگیزههایی روی داده باشد و چه تبعات احتمالی در تحولات آینده منطقه و حتی جهانی به جا خواهد گذاشت؟واقعیت این است که درباره عاملان حادثه انفجار در بندر فجیره چندین و چند سناریو محتمل است.از یک طرف اختلافات بین امارات و سلطنت عمان باعث طرح این سؤال میشود که آیا هدف حمله فشار وارد کردن به دولت عمان است یا خیر؟ از طرف دیگر اختلاف بین خود امارتیها با دولت اتحادیه ـ یعنی ابوظبی ـ
هم سوالاتی را ایجاد میکند. چه بسا دزدهای دریایی سومالیایی نیز دستی در این ماجرا دارند و... به هرحال سناریوهای متعددی می توان نام برد امابه نظر میرسد سه گروه اصلی پشت پرده این ماجرا می توانند باشند:1-آمریکا و متحدانش برای اینکه امارات و عربستان را علیه ایران، بیشتر از قبل تهییج و تشجیع کنند، دست به چنین اقدامی زدهاند و میکوشند تا ایران و متحدان منطقهایاش را طراح و عامل این عملیات معرفی کنند. «عبدالباری عطوان» تحلیل گر برجسته عرب می نویسد: «ممکن است که انفجارهای فجیره توسط «هسته های خفته ای در منطقه یا نیروهای اسرائیلی انجام شده که می خواهند از آب گل آلود خلیج فارس ماهی بگیرند و آغاز درگیری های نظامی را باعث شوند.» حتی در همین زمینه، چند روز قبل از حادثه، اداره دریانوردی آمریکا هشدار داده بود شاید ایران کشتی های تجاری آمریکا، از جمله نفتکش ها را هدف قرار دهد.» 2-امارات و عربستان خود در این ماجرا نقشآفرینی کردهاند تا با مقصر جلوه دادن ایران، زمینه تشدید خصومتورزی آمریکا علیه ایران را فراهم کرده باشند. در این سناریو، امارات و عربستان با خودزنی، در پی فشار بینالمللی بر ایران برای تامین امنیت بیشتر انتقال انرژی بهخصوص از تنگه هرمز هستند. به باور برخی وقتی عربستان تاکید می کند که یکی از نفتکش های آسیب دیده اش در حال سفر به آمریکا بود، این نشان دهنده آن است که عربستان قصد دارد ادعای حمله به نفتکشها در آب های خلیج فارس را به منافع آمریکا ارتباط دهد و پای واشنگتن را به این ماجرا باز کند. خبردعوت امارات از یک تیم آمریکایی برای بررسی علل این حادثه نیز بر این شائبه می افزاید. 3-گروه های مقاومت متحد ایران، دست به چنین عملیاتی زدهاند تا این پیام جدی را به طرف مقابل تفهیم کنند که تداوم جنایت ریاض-ابوظبی در این کشورها و همراهی با تحریمهای آمریکا علیه تهران، بدون هزینه نخواهد بود. البته آمریکا نیز مخاطب این عملیات است تا به قدرت نامتقارن ایران برای ناامنسازی منطقه – در صورت نبود امنیت برای خود- پی ببرد. با وجود این، سخنگوی وزارت خارجه کشورمان با اشاره به تاثیر منفی این حوادث بر سلامت کشتیرانی و امنیت عبور و مرور دریایی درباره هرگونه دسیسه از سوی بدخواهان برای برهم زدن ثبات و امنیت در منطقه هشدار دادو خواهان روشن شدن ابعاد دقیق این حادثه شد. اما فارغ از این که چه کسی در این حملات نقش داشته و چه انگیزه هایی در پس آن نهفته است، این حادثه نقطه عطفی در تحولات اقتصادی،سیاسی، امنیتی و حقوقی محیط بین المللی حوزه خلیج فارس خواهد بود.نقطه عطفی که عملاچشم انداز تحولات احتمالی دراین منطقه را در صورت بروز تنش جدی و حتی درگیری تا حد زیادی ترسیم کرد. به عبارتی آن چه در ماجرای هدف قرارگرفتن و انفجار چند نفتکش در بندر فجیره امارات خود را نشان داد، در دونکته اساسی نهفته است .اول این که هر گونه تنش و درگیری در منطقه خلیج فارس و تنگه هرمز به عنوان آب راه عبور حدود 30 درصد نفت مصرفی جهان به سرعت به تمام نقاط منطقه و حتی بازارهای جهانی تسری خواهد یافت و تاثیرات مخرب خود را نشان خواهد داد و نمی توان انتظار داشت تبعات درگیری یا حادثه در گوشه ای از خلیج فارس به همان گوشه منحصر بماند.
نکته دوم که شاید مهم تر باشد این که این اتفاق نشان داد امروز خلیج فارس تنها تنگه هرمز نیست که به دلایل متعدد بین المللی و حقوقی بستن یا ناامن کردن آن هزینه زیادی داشته باشد یا بتوان با احداث خط لوله ومسیر فرعی آن را دور زد بلکه تنش در هر گوشه ای از این پهنه آبی به سرعت قابل تسری به کل منطقه است. این یعنی پیامی روشن به خصوص به امارات وعربستان و متحدان و مشتریان نفتی آن ها که نباید به باز بودن آغوش بنادر نفتی دلخوش باشند، چرا که حادثه فجیره نشان داد چقدر شریان حیات انبارداران نفتی خلیج فارس به مویی بند است و کسی برگ برنده را دارد که بتواند ماشه نفتی را بچکاند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
فدراسیون فوتبال کشورمان پس از رایزنیهای زیادی که با مربیان بینالمللی برای انتخاب سرمربی تیم ملی داشت، با مارک ویلموتس به توافقهای نهایی دست یافته و این مربی بلژیکی به زودی وارد ایران خواهد شد. طبق هماهنگیهای به عمل آمده، ویلموتس قرار است تا 48 ساعت آینده به ایران سفر کند تا توافقهای نهایی و امضای قرارداد برای قبول هدایت تیم ملی ایران صورت بگیرد. البته فدراسیون فوتبال هنوز این خبر را به صورت رسمی تایید نکرده، اما منابع موثقی با اعلام این خبر اعلام کردهاند که انتخاب این مربی50 ساله بلژیکی برای هدایت تیم ملی ایران، نهایی شده و او به زودی به ایران سفر میکند. تایید این خبر در رسانههای بلژیکی باعث شده تا همه منتظر نهایی شدن این خبر و تایید آن از سوی فدراسیون فوتبال باشند. تلویزیون دولتی بلژیک RTBF گزارش داد مارک ویلموتس در ترکیه با رئیس فدراسیون فوتبال ایران دیدار کرده و مذاکرات بین این دو به زودی به نتیجه خواهد رسید. در این گزارش تلویزیون دولتی بلژیک به نقل از منابع ایرانی، از سفر مارک ویلموتس، سرمربی بلژیکی که سابقه هدایت تیم ملی بلژیک از سال 2012 تا 2016 را دارد و در سال 2017 هم هدایت تیم ملی ساحل عاج را به دست داشته. براساس این گزارش ویلموتس از فدراسیون ایران به ازای هر سال درخواست دستمزدی یک و نیم میلیون دلاری برای خودش و 2 دستیار بلژیکیاش کرده است. از سوی دیگر ایران خواستار این است که ویلموتس یک دستیار ایرانی در کادرفنی خود بپذیرد و از جواد نکونام کاپیتان سابق تیم ملی و بازیکن سابق اوساسونا به عنوان گزینه پیشنهادی فدراسیون فوتبال ایران نام برده است. دیگر رسانههای بلژیکی هم به انتشار گزارشهای مشابه پرداخته و از سفر قریبالوقوع مارک ویلموتس به ایران صحبت کردهاند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اگر روزی تحریم گریبانگیر اینترنت شود باید مطمئن باشیم که وزارت ارتباطات تدبیری برای آن اندیشیده است. وزیر ارتباطات دیروز گفت: برای قطع اینترنت سناریوهای لازم اتخاذ شد به زودی ابتکارات وزارت ارتباطات در برابر تحریم ها اطلاعرسانی می شود.جهرمی با بیان این که وزارت ارتباطات تمهیدات و ابتکار عمل هایی برای مقابله با اقدامات آمریکا مانند حذف اپلیکیشن های ایرانی در گوشی های آیفون اندیشیده است، به خانه ملت گفت: ما برای مقابله با این تهدیدات از یک سال پیش در مرکز ملی فضای مجازی کارگروهی تشکیل دادیم و انواع سناریوها، تهدیدات و تحریم ها در این کارگروه مورد بررسی قرار گرفت و راهکارهای لازم اتخاذ شد.وی با بیان این که بخش زیادی از این تحریم ها در یک سال گذشته اعمال شده است، اظهار کرد:اما در این مدت فضای مجازی ما دچار اختلال نشد. جهرمی درباره ماجرای شبکه ملی ارتباطات هم گزارش داد: گزارش کلی حاکی از این است که ما به 80 درصد اهداف سند تدوین الزامات شبکه ملی اطلاعات دست یافته ایم، البته تمام وظایف مربوط به شبکه ملی اطلاعات برعهده وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نیست، بخش زیرساخت برعهده ماست و ما براساس سند مدون شورای عالی فضای مجازی به دستاوردهای خوبی رسیدیم. گزارش خراسان حاکی است، اظهارات وی درحالی است که پژمانفر نماینده مجلس هفته گذشته گفته بود: «چه در زمان وزیر سابق و چه اکنون، درخصوص ضعف و بی رغبتی وزارت ارتباطات در راهاندازی شبکه ملی اطلاعات بارها تذکر داده ایم.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه ادب و هنر - فروغ فرخزاد در «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» صدا را تنها یادگار انسان میداند و میگوید:«تنها صداست که میماند». شاید به همین دلیل است که دیروز را پایان بهنام صفوی خواننده پاپ 36 ساله کشورمان نمیدانیم. او طی شش سال اخیر درگیر عارضه تومور مغزی بود اما در طول این مدت نیز امیدوارانه به فعالیت خود در خوانندگی ادامه داد. او اصفهانی بود و به گفته پدرش، قرار است در شاهینشهر اصفهان آرام بگیرد. در ادامه به چند نکته شاخص درباره این خواننده پاپ که کمتر از آن گفته شده است، خواهیم پرداخت.
شروع درخشان و پرهیاهو
اولین آلبوم بهنام صفوی در سال 88، وقتی او 26 ساله بود منتشر شد؛ «عشق من باش» نام این آلبوم 9 قطعهای است که این خواننده را با قطعهای به همین نام، بر سر زبانها انداخت؛ «عشق من باش» به یکی ازقطعههای هیت سال و این آلبوم به یکی از پرفروشترین آلبومهای موسیقی پاپ تبدیل شد. جالب این که دو خواننده دیگر یعنی سیروان و زانیار خسروی در این اثر به عنوان ترانهسرا و تنظیمکننده با صفوی همکاری داشتند. او سه آلبوم دیگر نیز در کارنامه خود دارد که «آرامش» و «فوقالعاده» به قبل از دوره بیماری و آلبوم «معجزه» به روزهای مبارزه او با بیماریاش برمیگردد.
فعالیت در موسیقی کودک
تنظیمکنندگی، یکی دیگر از فعالیتهای جدی بهنام صفوی بود. به این فعالیت، میتوان آهنگ سازی قطعههای کودکانه را نیز اضافه کرد. او تنظیمکننده قطعه نوستالژیک «آهویی دارم خوشگله» با آهنگ سازی بنیامین بهادری است و در آلبوم کودکانه «زیباترین رنگینکمان» که شخصیت اصلی آن عروسکی به نام «چرا» با صدای آزاده مویدی است هم گاهی نقش تنظیمکننده و گاهی آهنگ ساز داشته. اهورا ایمان، ترانهسرا، در این باره گفته است:«بهنام را به واسطه تهیه کنندگی اولش شناختم که تهیه کننده آلبوم کودکانه ای بود که شعرها و ترانه هایی از همسرم را هم شامل میشد و بهنام آهنگ ساز بعضی از آن ترانهها بود.»
در پی متن و دور از حاشیه
بهنام صفوی را با لقب «پسر مودب موسیقی ایران» میشناسند. او بر خلاف برخی خوانندههای پاپ امروزی به دور از حاشیه بود و زمانی مجبور به اعلام بیماریاش در کنسرت زاهدان و برداشتن کلاه از سر خود شد که برخی، تغییرات ظاهری او را بر اثر دوره درمانی، خالیبندی میدانستند و در فضای مجازی هجمههای عجیب و غریبی علیه او شکل گرفته بود. او در این کنسرت کلاه خود را به طرفدار نوجوانش تقدیم کرد و بعد از تشویق حضار گفت: «نگران وضعیت ظاهری من نباشید. تاثیرات شیمی درمانی است. البته بعضی دوستان میگویند خالیبندی است.»
طی چند سال اخیر، دنیای موسیقی شاهد کوچ زودهنگام اهالی دیگر خود نیز بوده است. مرتضی پاشایی که او هم مانند بهنام صفوی یک دهه شصتی بود، پنج سال پیش در 30 سالگی، بر اثر بیماری سرطان درگذشت. نیما وارسته، آهنگ ساز و نوازنده نیز یکی از جوانهای دنیای موسیقی بود که در سال 93 و در 35 سالگی از دنیا رفت. او تنظیمکننده آلبوم خوانندههایی مانند خشایار اعتمادی و حمید عسکری بود. اما شاید بتوان اسکار غم انگیزترین مرگ زودهنگام در دنیای موسیقی را به ناصر عبداللهی، خواننده جنوبی کشورمان داد که ناباورانه و ناگهانی در سی و شش سالگی و در آذرماه سال 85 دار فانی را وداع گفت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مرکز پژوهش های مجلس در گزارشی با تاکید بر ضرورت کنارگذاشتن سیاست ارز ترجیحی، پیشنهاد داد که کارت الکترونیک نقدی- کالایی به هفت دهک اول درآمدی تعلق گیرد به طوری که تا انتهای امسال، هر ایرانی در این دهکها، جمعاً 432 هزار تومان دریافت کند.
به گزارش خراسان، با گذشت یک سال از سیاست ارز ترجیحی 4200 تومانی، ابعاد و تبعات آن بیش از پیش نمایان شده و پیشنهاد اختصاص کالابرگ الکترونیکی برای کالاهای اساسی نیز این روزها توسط رسانه ها و مسئولان دولت مطرح شده است. در این زمینه، مرکز پژوهش های مجلس در گزارشی، با اشاره به افزایش نرخ تورم و رسیدن تورم نقطه به نقطه به بیش از 47 درصد در انتهای سال 97، درباره لزوم اجرای یک سیاست حمایتی از گروه های آسیب پذیر هشدار داد و اعلام کرد: برآوردها از نرخ فقر نشان می دهد: در حالی که در سال 1396، در حدود 16 درصد از جمعیت کشور در زیر خط فقر مطلق قرار داشتهاند، تا پایان سال 1397 در حدود 23 تا 40 درصد در زیر خط فقر قرار گرفته و هزینه تأمین حداقل نیازهای زندگی به شدت افزایش خواهد یافت.
تورم 53 درصدی کالاهای اساسی با وجود تخصیص ارز ارزان
این گزارش با اشاره به تبعات منفی ارز ترجیحی بر تورم کالاهای اساسی، ادامه داد: هر چند هدف تخصیص نرخ ارز ترجیحی به واردات 25 قلم کالای اساسی، ثبات قیمت این کالاها بود اما افزایش قابل توجه قیمت این کالاها در بازار باعث شد تا این سیاست از اهداف خود بازبماند. به طوری که رشد شاخص قیمت از اسفند 96 تا بهمن 97، 73درصد بوده که در این میان کالاهای غیرمشمول دریافت ارز ترجیحی نیز 85 درصد گران شدند. یعنی اختصاص ارز ترجیحی به واردات کالاهای اساسی، توانسته رشد 53 درصدی در مقابل رشد 85 درصدی برای این کالاها را به همراه داشته باشد که این دستاورد با اختصاص بیش از 14 میلیارد دلار (در شرایطی که کشور در محدودیت منابع ارزی به سر می برد) برای واردات مجموع کالاهای اساسی رخ داده است.
تضعیف تولید ملی با اختصاص ارز ترجیحی به کالاهای اساسی
مرکز پژوهش های مجلس در گزارش خود به گسترش فساد و رانت جویی، افزایش شدید تقاضا برای این کالاها و رشد قابل توجه واردات کالاهای اساسی نسبت به سال های قبل اشاره و تصریح کرده است: تضعیف تولید ملی یکی دیگر از پیامدهای منفی این سیاست بوده است. به عنوان مثال در خبرها اعلام شده است که برای اولین بار در شش سال گذشته، واردات مرغ صورت گرفته است. یعنی در حالی که تولیدکنندگان مرغ گوشتی در داخل کشور، با تورم سطح عمومی قیمت ها مواجه هستند، مرغ وارداتی با ارز ترجیحی و با قیمتی پایین تر از مرغ تولید داخل، عرضه خواهد شد.
لزوم حذف ارز ترجیحی و اتخاذ سیاست یارانه نقدی کالایی در سال 98
در ادامه گزارش مرکز پژوهش های مجلس، با بیان این که اختصاص ارز ترجیحی به کالاهای اساسی وارداتی در شیوه اجرا دارای اشکال بوده، هدر رفت منابع را در پی داشته و همچنین در شناسایی و اصابت به گروه های هدف نیز دارای ایرادات اساسی بوده است، پیشنهاد کرده که ارز ترجیحی اختصاص یافته به کالاهای اساسی غیر از دارو حذف شود و واردات آن ها با ارز به نرخ نیمایی صورت گیرد. این مرکز افزوده است: از درآمد ایجادشده ناشی از اختلاف ارز ترجیحی و نیمایی برای 8.3 میلیارد دلار اختصاص یافته به کالاهای اساسی مصرفی می توان به عنوان منبعی برای پرداخت یارانه به مصرف کنندگان استفاده کرد. ضمن این که حدود 16 هزار میلیارد تومان نیز برای کمک به رفع مشکل سرمایه در گردش تولیدکنندگان اختصاص می یابد. این مرکز با مقایسه و ارزیابی انواع سیستم های حمایتی و پرداخت یارانه در کشورهای مختلف و نیز امکان برداشت از 8.3 میلیارد دلار منابع فوق الذکر، پیشنهاد کرده است که تنها برای سال 98، سیاست حمایتی مبتنی بر کارت الکترونیک نقدی کالایی اجرا شود. جزئیات این پیشنهاد حاکی از این است که این کارت در اختیار سرپرستان خانوار در هفت دهک اول درآمدی قرار خواهد گرفت و چهار مرتبه در سال و در مجموع در حدود 432 هزار تومان شارژ خواهد شد. اعتبار این کارت تنها برای خرید کالاهای اساسی (گوشت مرغ، گوشت گوسفند و گوساله، تخم مرغ، برنج، روغن و حبوبات) از مراکز توزیعی که کد اقتصادی و دستگاه کارت خوان ثبت شده دارند، قابل استفاده خواهد بود. همچنین پیشنهاد شده که این کارتها پس از سه ماه، قابلیت دریافت نقدی از کلیه دستگاه های خودپرداز متصل به شبکه شتاب را دارا باشند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بانک مرکزی پیش نویس «الزامات، ضوابط و فرایندهای اجرایی چک الکترونیکی» را منتشر کرد. رویکرد اصلی سامانه چک الکترونیک، به حداقل رساندن مخاطرات و کاستیهای موجود در فرایندهای چک کاغذی و ارائه روشی امن و در عین حال ساده برای مشتریان و بانکها بیان شده است.
به استناد این پیش نویس، چک الکترونیکی (دیجیتال) نوع جدیدی از چک است که تمامی قوانین چک کاغذی در آن قابل اجراست. در این نوع چک، اطلاعات در قالب«داده پیام» چک مورد استفاده قرار گرفته و در نهایت با امضای الکترونیکی توسط مشتری صاحب گواهی امضای الکترونیکی معتبر و قابل استناد می شود. طبق این سند، ارتباط مشتریان بانکی با سامانه مربوط به چک الکترونیکی، به وسیله درگاه های غیر حضوری امن بانک ها مانند اینترنت بانک و موبایل بانک یا نرم افزار شعب و از طریق کانال امن ارتباطی بین سیستم متمرکز بانک ها و سامانه چک الکترونیکی برقرار می شود.
بر این اساس، تمامی فرایندهای چک الکترونیکی به جز فرایندهای مسدودی و دریافت گواهی عدم پرداخت (که مراجعه به شعبه در آنها ضروری است) به صورت غیر حضوری انجام می شود. عملیات نقد کردن حضوری (مراجعه به شعبه) نیز بدون امضای الکترونیکی و با ارائه مدرک هویتی نیز در طرح قابل اجراست. در فرایند چک الکترونیکی، گیرندگان این چک ها برای نقد کردن نیازی به گواهی امضای الکترونیکی ندارند و می توانند مبلغ چک را به مقصد یکی از حساب های خود وصول کنند. البته این افراد برای انتقال چک الکترونیکی باید گواهی امضای الکترونیکی داشته باشند.
بانک مرکزی در این پیش نویس بیان کرده است که ساختار کارمزد صدور، انتقال و دریافت وجه چک های الکترونیکی متعاقباً اعلام میشود و مشابه روال جاری در باره چک های کاغذی، بانک موظف است به ابطال تمبر مالیاتی برای هر عدد چک الکترونیکی ارائه شده به مشتریان اقدام کند.
طبق پیش نویس مقررات بانک مرکزی در خصوص چک الکترونیک،اعطای همزمان دسته چک کاغذی و الکترونیکی به یک حساب از سوی بانک بلامانع است. لکن اعطای دسته چک جدید منوط به بازگشت تمامی برگه های دسته چک قبلی و حداقل 80درصد مجموع برگ چک های کاغذی و الکترونیکی تعیین وضعیت شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
طاهری- بررسی مواضع و اظهار نظرهای اخیر چهره های اصلاح طلب حاکی از اتخاذ راهبرد جدیدی در انتخابات پیش روی مجلس است، راهبردی که برخلاف انتخابات گذشته، نشان دهنده تلاش برای جداکردن مسیر خود از جریان اعتدالی و دولت و ارائه فهرستی مستقل برای انتخابات سال 98 است. عارف، رئیس شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان روز یک شنبه در سخنانی تأکید کرد که «ما در سال ۹۴ در چه شرایطی بودیم که به اجبار تعامل کردیم، با توجه به تجربه گذشته، تا کنون شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان بر این نظر تاکید دارد که ائتلاف نکنیم چرا که نتوانستیم مطالبات مردم را پاسخ دهیم». علاوه بر این اظهار نظر صریح، برخی از گمانه زنی ها درباره حضور نداشتن عارف در جلسه ضیافت افطاری رئیس جمهور با فعالان سیاسی این ظن را تقویت کرد که جریان اصلاحات در تلاش است با هویتی مستقل از اعتدالیون خود را برای انتخابات مهیا کند. حتی سخنان نمایندگان جریان های اصلاح طلب در نشست با رئیس جمهور نیز نشان دهنده انتقادات تند آنان از دولت است. در فضای رسانه ای نیز گله های برخی چهره های برجسته اصلاحات مانند علی شکوری راد، صادق زیباکلام، عبدا... ناصری و...از دولت را هم می توان بخشی از همین راهبرد «غیریت سازی» اصلاح طلبان با دولت و جریان اعتدال دانست. با این حال هنوز به طور شفاف سرنوشت جریان اصلاحات با انتخابات یازدهمین دوره مجلس مشخص نیست. فارغ از طرح ایده «مشارکت مشروط» در انتخابات که از سوی حجاریان و برخی دیگر از افراد رادیکال اصلاح طلب مطرح شده، این جریان با تعدد نهادهای تصمیم گیر نیز روبه روست. اصلاح طلبان تاکنون نتوانسته اند اجماعی را برای شکل دهی به یک نهاد فراگیر تصمیم گیرنده شکل دهند. طی روزهای آینده باید دید آیا «شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان» یا «شورای هماهنگی جبهه اصلاحات» یا «پارلمان اصلاحات» با نام جدید «مجمع عالی اصلاح طلبان» خط مشی رسمی این جریان در انتخابات پیش رو را اعلام می کنند یا رئیس دولت اصلاحات خود را هزینه این کار خواهد کرد؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«...مرد جوان افغانستانی با چهرهای غمگین، از جا بلند می شود تا سالن را ترک کند. خودم را به او می رسانم و سرِ حرف را باز میکنم. مرد افغان که خودش را «علیمحمد» معرفی می کند، در حالیکه ناامیدی در چشمهایش موج میزند، میگوید: «دخترم که یک سال و پنج روز بیشتر ندارد، سرطان گرفته و دکترها گفته اند باید هرچه سریع تر جراحی شود. دختر من کلا یک گواهی ولادت و یک کارت واکسن دارد و بیمارستان اصرار دارد باید مدارک کامل بیاوری وگرنه عمل نمیکنیم. من رفتهام اداره کفالت، از آن جا من را فرستادهاند کنسولگری، از کنسولگری فرستاده اند اداره گذرنامه و از آن جا هم گفته اند بیایم این جا. امروز هم هیچ جوابی به من ندادند. چند روز است که من را پاسکاری می کنند . اگر دخترم را هرچه زودتر جراحی نکنم، می میرد. به هر کدام از مسئولان اداره هم می گویم، می گویند: «باید دستورات لازم برای مواردی مثل دختر شما که اسمش در سیستم ثبت نیست، از تهران بیاید. ماجرا از این قرار است که من گذرنامه افغانستانی دارم و همسرم کارت اقامت. همین موضوع که یکیمان گذرنامه و دیگری کارتاقامت داریم، باعث شده به دخترم مدارک شناسایی ندهند. دختر من دارد می میرد و نه پزشکان بیمارستانهای افغانستان قبول می کنند این بچه را عمل کنند، نه این جا. مانده ام چه کار کنم.» با شنیدن صحبت های این مهاجر، کنجکاو میشوم و از یکی از کارمندان اداره اتباع، می خواهم روند دقیق رسیدگی به این موضوع را توضیح دهد که با بی تفاوتی می گوید: «هیچ کاری نمی شود انجام داد. بچه این آقا در سیستم، شناسایی نمی شود. باید صبر کند تا هر زمان دستورالعمل صادر شد، بیاید و کارش را پیگیری کند.» می گویم: «ولی این بچه باید تا چند روز دیگر عمل شود.» کارمند به تندی پاسخ می دهد: «من که سرِ خود نمی توانم دستورالعمل صادر کنم. اگر جواب بیشتر میخواهی، برو پیش رئیس اداره.» چند دقیقه بعد، در اتاق مسئول اداره اجرایی پناهندگان هستم اما همان کارمند که این جا هم حضور پیدا کرده، ادامه میدهد: «شما حق نداری به رفتار من اعتراض کنی. شما جایگاهی نداری که با من صحبت کنی. برو هر چیزی که دوست داری بنویس. اصلا حرف هایم را به استاندار بگو.» با تعجب به رئیس که در برابر صحبت های این کارمند سکوت کرده، نگاهی می اندازم که در نهایت میگوید: «مورد دختر این آقا، جزو موارد خاص است و شما اگر سوالی در این باره دارید، میتوانید اطلاعات بیشتر را از مسئول روابط عمومی اداره بگیرید.» با پیگیریِ ما، مسئول روابط عمومی رویه کار را برای این مهاجر توضیح می دهد و در ادامه، برای پیگیری امور درمانی فرزند این مرد افغان، با چند پزشک و مرکز درمانی تماس می گیریم تا گشایشی حاصل شود.
اوایل بهمن ماه سال گذشته به صورت «سرزده» برای تهیه گزارشی به «اداره کل امور اتباع و مهاجران» خراسان رضوی رفته بودیم. در این اداره کل، با جوان افغانستانی مواجه شدیم که برای گرفتن نامه ای برای جراحی اورژانسی دختر بچه اش که حدود یک سال داشت، به این اداره کل مراجعه کرده بود. بعد از بی نتیجه ماندن تلاشهایمان، در نهایت طی تماسی تلفنی با «ســید علی قاسمی» مدیرکل اداره امور اتباع و مهاجران اســتانداری خراســان رضوی ، وی اعلام کرد: «این جزو موارد خاص است و برای این افراد، استثنائاتی وجود دارد. این فرد می تواند با مراجعه مستقیم به دفتر بنده، گواهی و نامه لازم برای حل مشکل اش را دریافت کند و رسیدگیهای لازم برای حل این مشکل خاص، انجام خواهد شد.» سپس به واسطه پیگیری های روزنامه خراسان رضوی و با استفاده از اختیارات خود، نامه ای برای جراحی اورژانسی این کودک به بیمارستان ارسال و عمل این کودک را بلامانع اعلام کرد. حالا بعد از گذشت یکی دو ماه، علیمحمد با ما تماس گرفته و خبر جراحی موفقیت آمیز کودک را داده است. برای اطلاع بیشتر از وضعیت ریحانه (دختر بچه افغانستانی) به منزل آن ها رفتیم. وقتی به محل زندگی علی محمد رسیدیم، برای استقبال از ما خودش را به سر کوچه رسانده بود. دیگر نشانی از نگرانی در چهره اش دیده نمی شد و مثل روزهایی که او را در اداره کل اتباع دیده بودیم، ابروهایش در هم کشیده نبود. حالا لبخند می زد و ما را به خانه اش دعوت می کرد.
قصه از کجـا شروع شد؟
به خانه که وارد شدیم، علیمحمد رفت و در حالی که ریحانه را در بغل داشت به اتاق برگشت. حالا نشانه ای از بیماری در چهره ریحانه نبود. از علیمحمد می پرسم ریحانه می تواند حرف بزند؟ با خوشحالی جواب می دهد: فعلا یک کلمه می گوید: «بابا». از علی محمد درباره قصه بیماری ریحانه می پرسم که می گوید: «آذرماه سال قبل بود که بی قراری های ریحانه شروع شد. هنوز یک سالش هم نشده بود و زبان نداشت که دردش را بگوید. هر کاری می کردیم آرام نمی گرفت. کمی بعد که من برای سر زدن به خانواده و فامیل به افغانستان رفته بودم، مادر ریحانه متوجه وجود یک برآمدگی کنار کلیه ریحانه شده و بچه را برای معاینه پیش دکتر برده بود. وقتی خبر بیماری دخترم به من رسید، بلافاصله خودم را به مشهد رساندم و ریحانه را برای معاینه پیش پزشک های مختلفی بردیم تا درنهایت دکترها گفتند این غده خطرناک و بدخیم است و باید هر چه سریع تر جراحی شود وگرنه بچه از دست می رود.» علی محمد مکثی می کند و دستی به سرش می کشد، بعد در حالیکه به ریحانه که در حال بازی با اسباب بازی هایش است، خیره مانده، ادامه می دهد: «آن روزها جگرمان خون شده بود. نمی دانستیم این بیماری از کجا آمد و به جان دخترمان افتاد. با ناراحتی از این که فرزندمان در این سن کم دچار این بیماری شده، راه بیمارستان های مختلف شهر را درپیش گرفتیم. بیمارستان از ما مدارک ولادت دخترمان را می خواست ولی چون من گذرنامه داشتم و همسرم کارت اقامت، اسم دخترمان در سیستم آمایش مهاجران ثبت نشده بود و بی هویت و بدون مدارک شناسایی مانده بود. مسئولان بیمارستان می گفتند به دلیل نداشتن مدارک هویتی، نمی توانیم جراحی اش کنیم. دکترها اعلام کرده بودند باید هر چه سریع تر ریحانه را عمل کنیم وگرنه می میرد. به من گفتند باید به اداره اتباع بروم و نامه ای برای عمل بگیرم. چند بار برای گرفتن نامه به این اداره رفتم اما هر بار به در بسته می خوردم تا این که یک روز، شما برای تهیه گزارش به شکل سرزده، آن جا بودید و بقیه اش را هم خودتــان می دانید. با پیگیری های روزنامه خراسانرضوی، مدیر کل اتباع استان نامه ای برای جراحی دخترم به بیمارستان نوشت. به محض گرفتن نامه به بیمارستان دکتر شیخ رفتیم و به سرعت کارهای مربوط به عمل دخترم راانجام دادیم و او جراحی شد و حالا ریحانه سرحال است و تحت درمانهای پس از جراحی.»
درمان کامل ریحانه نیازمند کمک مالی خیران
علی محمد در ادامه میگویـــد: «مشکلی که تعداد زیادی از مهاجران افغانستانی ساکن ایران، با آن دست به گریباناند، همین مشکل خانواده ماست که یکی از آن ها، گذرنامه و دیگری کارت اقامت دارد و به همین دلیل اسم فرزندانشان در سیستم آمایش مهاجران ثبت نمی شود و در اداره اتباع، هیچ مشخصاتی از آن ها وجود ندارد. هم اکنون تعداد زیادی از مهاجران هستند که شاید فرزندشان مثل ریحانه مشکل داشته باشد ولی متاسفانه برای حل مشکل این افراد، هیچ آیین نامه و تبصره ای وجود ندارد. علی محمد در پاسخ به سوال ما درباره هزینه های جراحی و درمان دخترش هم توضیح میدهد: «هزینه جراحی و درمان ریحانه تا امروز با شیمی درمانی و آمپول ها، حدود 25 میلیون تومان شده است. آمپول های مرحله اول شیمی درمانی هر کدام 500 هزار تومان بود که 14 آمپول زده اما آمپول هایی که اکنون و برای مرحله دوم از بیمارستان می گیریم، هر کدام 250 هزار تومان است و مشخص نیست تا چه زمانی باید این آمپول ها را استفاده کنیم.» اینها در حالی است که علی محمد از سال قبل دیسک کمر گرفته و نمی تواند کار سنگین انجام دهد؛ دکترها به او گفته اند باید عمل کند ولی او هنوز زیر بار جراحی نرفته و از آن جا که هزینه 25میلیونی جراحی و درمان را هم به کمک خانوادهاش جور کرده، تحت فشار مالی زیادی است اما با لبخند می گوید: «خدا بزرگ تر از آن است که ما فکر می کنیم. به هر حال ما تمام تلاشمان را برای ادامه درمان ریحانه می کنیم.»
5340 تبعه افغانستانی، در خراسانرضوی بهشکل رایگان تحتپوشش بیمهسلامت هستند
دوشنبه 23 اردیبهشت «دکتر سید مرتضی وجدان» مدیرکل بیمه سلامت خراسان رضوی، در گفتوگو با ایـرنا اعلام کرد: «هم اکنون پنج هزار و 340 تبعه افغانستانی در خراسان رضوی به طور رایگان تحت پوشش بیمه سلامت قرار دارند. 128 نفر از این تعداد، بیماران خاص شامل بیماران ام .اس، دیالیزی، تالاسمی، هموفیلی و مزمن کلیوی هستند و بقیه، مهاجران افغان آسیب پذیری هستند که بضاعت مالی ندارند و توسط اداره اتباع و امور مهاجرین خراسان رضوی به بیمه سلامت معرفی شده اند و فقط هزینه صدور دفترچه بیمه سلامت را که شش هزار تومان است، پرداخت می کنند». مدیرکل بیمه سلامت خراسان رضوی با بیان این که اتباع خارجی در قالب سه گروه اقشار آسیب پذیر، غیرآسیب پذیر و بیماران خاص بیمه شده اند، افزود: «طرح پوشش بیمه ای اتباع خارجی در قالب قرارداد چهارجانبه بین اداره کل اتباع وزارت کشور، سازمان بیمه سلامت، وزارت بهداشت و دفتر کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان از سال 1394 در حال اجراست. تعداد اتباع خارجی بیمه شده غیرآسیب پذیر در خراسان رضوی، هم اکنون 66 نفر است که حق بیمه سالانه هر کدام شان 10 میلیون و 680 هزار ریال در نظر گرفته شده است و هم اکنون تعداد کل بیمه شدگان اتباع خارجی در خراسان رضوی بیش از پنج هزار و 400 نفر است.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سجادپور- «مرا در مکانی ناشناس حبس کردهاند! پیدایم کنید!»
این آخرین جمله جوان 18 ساله ای بود که در تماس تلفنی پنهانی با مادرش بیان کرده بود! مادر این جوان که از شنیدن این جملات نگرانی و اضطراب سراسر وجودش را فرا گرفته بود بلافاصله از تایباد عازم مشهد شد چرا که فرزندش مدتی قبل برای یافتن شغلی مناسب راهی مشهد شده بود! اما این زن هیچ آدرس و مشخصاتی از محل تماس پسر جوانش نداشت و جست و جوهایش برای یافتن او بی فایده بود. گزارش اختصاصی خراسان حاکی است، این زن که چاره ای جز استمداد از پلیس را مقابل خود نمی دید، با مراجعه به نیروهای انتظامی، ماجرای تماس تلفنی و گم شدن فرزندش را گزارش داد. در حالی که تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی برای ردیابی تماس تلفنی جوان گمشده ادامه داشت و بررسی های گسترده ای برای یافتن سرنخی از این ماجرای ابهام آمیز آغاز شده بود ناگهان جوان 18 ساله با چهره ای وحشت زده، وارد کلانتری رسالت مشهد شد و پرده از ماجرای مخوف «هرم اینستاگرامی» برداشت. او به افسران تجسس کلانتری گفت: مدتی قبل در شبکه اجتماعی اینستاگرام، آگهی تبلیغاتی کاریابی همراه با آموزش و کسب درآمد بالا توجهم را به خود جلب کرد. من که بیکار بودم و برای یافتن شغلی مناسب تلاش می کردم با دیدن تبلیغات اینستاگرامی، خیلی زود وسوسه شدم و با عامل انتشار آگهی تبلیغاتی تماس گرفتم. او با تعریف و تمجید از درآمد هنگفت آموزش برای هتلداری اشتیاق مرا برای استخدام دو چندان کرد و از من خواست برای طی دوره آموزش کوتاه مدت چند روزه به مشهد بیایم. من هم که فریب چرب زبانی او را خورده بودم بلافاصله ساکم را برداشتم و راهی مشهد شدم. دو نفر در پایانه مسافربری دنبالم آمدند و مرا در حالی به یک واحد آپارتمانی در نقطه ای از شهر انتقال دادند که هیچ شناختی از آن مناطق نداشتم! به جز من تعداد زیاد دیگری از جوان های بیکار هم به امید یافتن شغل مناسب و با همین ترفند به آن واحد آپارتمانی منتقل شده بودند دو نفر اصلی این ماجرا با آموزش هایی درباره شرکت های هرمی و دادن جزوات بازاریابی های هرمی، از ما می خواستند تا برای افزایش زیرمجموعه ها در شبکه هرمی «نت ورک» تلاش کنیم. آن ها همچنین با قفل کردن در واحد آپارتمانی برای جلوگیری از فرار طعمه هایشان، از ما می خواستند تا با خانوادههایمان تماس بگیریم و از آنان برای پرداخت اجاره بهای منزل و هزینه های خورد و خوراک و ... پول میلیونی بگیریم که به حساب سرکردگان شبکه هرمی واریز شود البته آن ها می گفتند پول ها را به بهانه مراحل استخدام از خانواده هایمان دریافت کنیم! خلاصه بعد از آن که به حقیقت ماجرا پی بردم و فهمیدم که سرکردگان شبکه ما را حبس کرده اند تا به پول برسند به بهانه تماس با خانواده برای واریز وجه مد نظر، به مادرم زنگ زدم و به او گفتم که مرا حبس کرده اند تا شاید آن ها از طریق پلیس ما را نجات بدهند ولی بعد از آن تماس بود که موفق شدم با جلب اعتماد و اطمینان سرکردگان شبکه هرمی به بهانه افزایش زیرمجموعه و همچنین واریز وجه به حساب آن ها، از لانه آن ها بگریزم و خودم را به کلانتری رسالت برسانم! و... بنابر گزارش خراسان، با اظهارات این جوان 18 ساله، بلافاصله گروه زبدهای از نیروهای تجسس با فرماندهی سرگرد فائزی (رئیس کلانتری رسالت) وارد عمل شدند و به طور غیرمحسوس به شناسایی واحد آپارتمانی مذکور درخیابان مسلم جنوبی پرداختند. آنان سپس مراتب را به قاضی سیدجواد حسینی (معاون دادستان مرکز استان خراسان رضوی) اطلاع دادند و این گونه با صدور دستورات ویژهای از سوی مقام قضایی، نیروهای تجسس در یک عملیات هماهنگ و غافلگیرانه موفق شدند 14 تن از طعمههای گرفتار در چنگ سرکردگان شبکه هرمی را از واحد آپارتمانی مذکور آزاد کنند. در بازرسی از محل یاد شده که با هماهنگی قاضی حسینی صورت گرفت تعداد زیادی جزوات آموزشی، لپتاپ و ... کشف و ضبط شد.
گزارش خراسان حاکی است، با صدور دستور قضایی، دو عامل اصلی این شبکه روانه زندان شدند تا تحقیقات درباره قربانیان احتمالی دیگر «هرم اینستاگرامی» ادامه یابد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نام رابین هود برای ایرانیانی که در دهه سوم تا پنجم عمرشان قرار دارند، یادآور یک پویانمایی تأثیرگذار و دوستداشتنی است؛ اثری که در سال 1973 توسط شرکت «والت دیزنی» ساخته شد و با دوبله درخشان هنرمندانی مانند ژرژ پطرسی، جواد پزشکیان و شهروز ملکآرایی، به یکی از محبوبترین پویانماییهای آن دوران تبدیل شد؛ ابزاری که میتوانست یکی دو ساعتی کودکان و نوجوانان را سرِ جایشان میخکوب و پدر و مادرها را از شیطنتهای آن ها، آسوده خاطر کند! داستان رابینهود، دستمایه ساخت تعداد زیادی فیلم سینمایی بوده است؛ در واقع این داستان، از نخستین سالهایی که صنعت سینما رونق گرفت، همواره مورد توجه کارگردانان بزرگ سینمای غرب قرار داشته و هنوز هم دارد. تعدادی از این فیلمها، به زبان فارسی دوبله شده است و حتماً علاقهمندان به این نوع داستانها، آن ها را دیدهاند. اما با وجود شهرت فراوان رابین هود و داستان جذاب آن، کمتر کسی به این مسئله فکر میکند که آیا رابین هود یک شخصیت واقعی و تاریخی است و آیا میتوان در صفحات تاریخ جزیره بریتانیا، رد پایی از او، به عنوان شخصیتی که از سوی شرکتهای بزرگ فیلمسازی غربی و به ویژه هالیوود، به عنوان یک قهرمان مطرح شده است، یافت؟ در این نوشتار، برآنیم تا پاسخی برای این پرسش بیابیم.
قدیمیترین اشارهها
اطلاعات موجود درباره رابین هود و واقعی بودن شخصیت او، به شدت ناامید کننده است؛ آنچه درباره وی وجود دارد، بیشتر قالب روایت و تمثیل به خود گرفته است. ظاهراً نخستین بار، در شعری از «ویلیام لنگلند» به نام «پیِر شخمزن» (Piers Plowman)، اشارهای به داستان و نام رابین هود شده است. این شعر، بین سالهای 1370 تا 1390 میلادی در انگلیس سروده شد. قدیمیترین داستان درباره او که روایتی نسبتاً پیوسته از زندگی رابین هود ارائه میکند، به نیمه دوم قرن 15 تا نخستین دهه قرن 16 میلادی تعلق دارد. بر اساس روایت نقل شده در اشعار و داستانهای قدیمی، رابین هود قهرمانی از طبقه فرودست جامعه بود که در برابر ظلم و ستم داروغه ناتینگهام ایستاد و با او مبارزه کرد. رابین هود و یارانش، در جنگل «شِروود» واقع در ناتینگهام مخفی شدند و کوشیدند تا با غارت اغنیا، به داد ضعفا برسند. روایتهای داستانی میگوید که رابین هود تیرانداز بسیار ماهری بود و به دلیل اقداماتش، یک قهرمان مردمی به حساب میآمد.
اسناد چه میگویند؟
طی چند قرن اخیر، واقعی یا افسانه بودن شخصیتی به نام رابین هود، محل مناقشه تاریخنگاران بریتانیایی بوده است. دایرةالمعارف بریتانیکا، بدون هیچ تعارفی، رابین هود را یک شخصیت افسانهای میداند که دستمایه داستانهای معروف فولکلوریک در انگلیس بوده است. در واقع، اسنادی که بتوانند از وی، شخصیتی واقعی و ملموس در تاریخ بسازند، بسیار محدود هستند. یکی از مشکلات اساسی در مطالعات تاریخی مربوط به شخصیت رابین هود، این است که نام و لقب او، در انگلستان قرن 13 و 14 میلادی، بسیار رایج بود. رابین، به عنوان یک نام الهام گرفته شده از متون غیرانگلیسی و به ویژه فرانسوی و «هود» ، معرف افراد متعددی در این بازه تاریخی است. یکی از این افراد، فردی موسوم به «رابین هود یورک» بود که طبق اسناد موجود، در سال 1226 میلادی، در «آسیز» زندگی میکرد و اموالش به ارزش 32 شیلینگ و 6 پِنس، به دلیل تخلف تجاری، مصادره شد.
دوره قیامهای پیدرپی
بررسی تاریخ قرنهای 13 و 14 انگلیس نشان میدهد که در این دوره، قیامهای متعددی علیه ستمگری حاکمان محلی و حتی پادشاه انگلیس شکل گرفت. قیام «ویلیام والاس» که شخصیت و داستان زندگی او، دستمایه ساخت فیلم «شجاع دل» توسط «مِل گیبسون» شد، در همین دوره تاریخی روی داده است. اسناد موجود در بایگانیهای بریتانیا، نشان میدهد که بین سالهای 1261 تا 1300 میلادی، دست کم هشت نفر با نام رابین هود، از ناحیه «برکشایر» در جنوب شرقی جزیره بریتانیا تا ناحیه «یورک» در مناطق شمالی این جزیره، به فعالیت علیه حکومت مشغول بودهاند؛ اما هیچ سند یا شاهدی مبنی بر اینکه رابین هودهای یاد شده، همان رابین هود معروف جنگل «شروود» در ناتینگهام باشند، وجود ندارد. بدیهی است که جنگهای پیاپی، موجب گسترش نکبت و بدبختی برای رعایا و مردم عادی شده بود و در این شرایط، همه آن ها در انتظار بروز و ظهور یک قهرمان بودند و درست در همین بزنگاه تاریخی، نام رابین هود وِرد زبان مردم انگلیس شد؛ قهرمانی که لزوماً شخصیتی واقعی نبود و میتوانست ساخته و پرداخته ذهن افرادی باشد که زیر بار ظلم و ستم، کمر خم کرده بودند. شاید بروز و ظهور رابین هودهای متعدد، خود پاسخی به این نیاز عمومی بود. اینکه تعداد زیادی از شورشیها، نام رابین هود را برای خود انتخاب میکردند، بیمناسبت نبوده است. همان طور که اشاره شد، این نام در واقع، تداعی کننده خشم فروخورده طبقات فرودست جامعه، علیه نظام فئودالی انگلیس و ستم جانکاه حاکمان این کشور محسوب میشد. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که رابین هود، نه یک شخصیت تاریخی، بلکه قهرمانی خیالی برای مردمان ستمدیده جزیره بریتانیا بوده است؛ قهرمانی که تمام آمال و آرزوهایشان را در آیینه شخصیت او میدیدند و رؤیاهای دست نیافتنی خود را در داستانهایی که درباره رابین هود میساختند، تجسم میبخشیدند. رابین هود، چهره افسانهای مردم انگلیس، به مدد هنر، به یک قهرمان در اروپا و آمریکا تبدیل شده است؛ اما انگار ما، در نمایش هنرمندانه قهرمانانمان که مستندات تاریخی فراوانی درباره واقعی بودن شخصیت شان وجود دارد، چندان موفق نبودهایم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.